Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران نوشت :اگر در چین طی ۴ دهه ۸۰۰ میلیون نفر از زیر خط فقر مطلق بیرون آمدند، نتیجه غلبه ادبیات توسعه بر شعار گرایی بود و اگر در ایران ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر هستند که یک سوم شان در همین یک دهه اخیر فقیر شده اند، به علت غلبه شعارگرایی بر ادبیات توسعه بوده است.

جناب حجه الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و پیشتر، نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او اخیراً گفت و گویی با سایت جماران داشته و در عین نکاتی درستی که در طول مصاحبه بدانها پرداخته، چند مورد قابل نقد را نیز بیان داشته است:

از جمله گفته است:

«چین ۴ دهه رشد بالای ده درصد را تجربه کرده و توانسته از یک کشور به شدت فقیر با جمعیت انبوه خارج شود و به کشوری تبدیل شود که جایگاه دوم اقتصاد دنیا را دارد. پس این نشان می‌دهد شدنی است. چین ظرفیت‌های ما را ندارد. موقعیت جغرافیایی چین موقعیت ما نیست. چین به اندازه موقعیت و شرایط ما نیست. موقعیت انرژی که ما داریم چین ندارد. البته موقعیت جمعیتی که چین دارد را ما نداریم. آن جمعیت قانع است، جمعیتی که به دو وعده یا یک وعده غذا در شبانه روز اکتفا می‌کند. این فرهنگ کاملاً متفاوتی است.»

بله! کاملا درست می فرمایند؛ چین در ۴ دهه گذشته با رشد اقتصادی بالا و مستمر توانسته است ۸۰۰ میلیون نفر را از زیر خط فقر خارج کند و همین ۳ سال پیش بود که با خارج کردن ۹۰ میلیون فقیر باقی مانده در فقر مطلق طی ۸ سال، جشن پیروزی بر فقر مطلق برگزار کردند.

چین ؛ قبل از توسعه که مردم حتی کفش و لباس مناسب هم نداشتند و بعد از توسعه که صاحب مدرن ترین آسمانخراش ها و برترین تکنولوژی ها هستند


قطعاً در رسیدن به این نقطه درخشان، عوامل زیادی موثر بوده است اما اولین و مهم ترین علت این حرکت و پیروزی تاریخی، نگاه توسعه گرایانه مسوولان چینی به کشورشان بوده است.

بعد از مرگ مائو تسه تونگ در ۱۹۷۶ و در شرایطی که چین در باتلاق فقر و فساد و تباهی غوطه ور بود و صدها میلیون انسان، به معنای واقعی کلمه دغدغه نان شب داشتند، "دنگ شیاپوپینگ" زمام امور این کشور پهناور و پرجمعیت و مطلقاً فقیر را در دست گرفت. او شعارهای ایدئولوژیک مائو را کنار گذاشت و این شعار را جایگزین همه شعارهای پرطمطراق کمونیستی کرد: «عمل تنها معیار حقیقت است».

برای دنگ، در گرینش همکارانش در دولت و نظارت بر عملکرد مقامات، تنها کارآمدی آنها مهم بود. او توسعه صنعتی را در دستور کار قرار داد، به نوسازی صنایع و کشاورزی پرداخت، آرام آرام اصول اقتصاد آزاد را بر چین حاکم کرد و توانست تا سال ۱۹۸۰ با دو برابر کردن تولید ناخالص ملی چین، در گام اول مشکل تغدیه و پوشاک مردمش را حل کند.

جانشیان او با قدرت بیشتری ادبیات توسعه را در چین پیش بردند به حدی که یک چینی در سال ۲۰۰۰ میلادی، زندگی ۲۲ برابر بهتر و غنی تری از لحاظ شاخص های اقتصادی نسبت به دو دهه قبل داشت و بقیه قصه را که همه می دانیم: چین به رتبه دوم اقتصادی جهان رسید و اینک در صدد رسیدن به مقام اول جهان است؛ بله! همان چینی که مردمش تا ۴۰ سال قبل، به معنای واقعی کلمه گرسنه بودند و واحد پولی بسیاری از مردمانش "یک شکم غذا" بود در ازای یک روز کار طاقت فرسا در کمون های روستایی؛ آن هم نه به خاطر قناعت که از سر اضطرار.

بله! اگر در چین طی ۴ دهه ۸۰۰ میلیون نفر از زیر خط فقر مطلق بیرون آمدند، نتیجه غلبه ادبیات توسعه بر شعار گرایی بود و اگر در ایران ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر هستند که یک سوم شان در همین یک دهه اخیر فقیر شده اند، به علت غلبه شعارگرایی بر ادبیات توسعه بوده است.

اتفاقاً در چین نیز مادام که شعارگرایی بر ادبیات توسعه غالب بود، مردم روز به روز فقیرتر می شدند. یک نمونه اش طرح "یک قدم بزرگ به جلو" بود که مائو می خواست با شعارهای سیاسی، جهش اقتصادی در کشورش ایجاد کند که نهایتاً به قحطی بزرگ قرن انجامید و ۳۰ میلیون چینی از گرسنگی مردند چون حتی یک وعده غذایی نیز گیرشان نیامد!

وضعیت فلاکت بار مردم چین در دوران حکومت شعاری مائو

این که آقای مصباحی مقدم اکتفای مردم چین به یک یا دو وعده غذایی را از دلایل توسعه چین شمرده است نیز از آن حرف های عجیب و غریب است چرا که اگر قرار باشد با نخوردن توسعه یافت، باید در سال های اخیر، شاهد بیشترین توسعه در ایران می بودیم چرا که طی این سال ها میزان مصرف گوشت، لبنیات، میوه و ... در ایران کمتر و کمتر شده و حتی بهار امسال اعلام شد که حجم خرید مواد غذایی مردم نسبه به سال گذشته، ۳۰ تا ۳۵ درصد افت کرده است و برعکس، مدام بر تعداد مرفهین چینی افزوده شده و اکتفا به یک یا دو وعده غذا در چین به خاطره ها پیوسته است و عجالتاً ما ایرانی ها هستیم که به استناد آمار، کمتر می خوریم.

مزید اطلاع آقای مصباحی مقدم باید گفت که سرانه مصرف گوشت (قرمز،طیور، ماهی) در ایران سالانه ۳۴ کیلو است و در چین بیش از ۶۰ کیلوگرم. یعنی مردم چین که آقای مصباحی مقدم می گوید به یکی دو وعده غذایی قانع اند، فقط در فقره گوشت، بیشتر از ایرانی ها می خورند و حال بماند سایر اقالام غذایی! (تازه آمار چین مربوط به ۲۰۱۷ هست و امار جدیدی پیدا نکردیم و قطعا اکنون این رقم بیشتر شده است چون آمار واردات و تولید گوشت در چین طی این سال ها رو به فزونی بوده است.)

رستورانی در چین امروز

به راستی از نظر آقای مصباحی مقدم و همفکران ایشان، واقعاً مردم ایران چقدر باید نخورند که کشورشان توسعه پیدا کند؟ و با به راستی، وضعیت خورد و خوراک خودشان چگونه است؟!

اگر چین چنان رشدی کرده که به تنهایی ۱۰ درصد از جمعیت کل جهان را از زیر خط فقر خارج ساخته، دلیل اش این نیست که مردمانش امروز نیز روزی یک یا دو وعده غذا می خورند. دلیل اش این بود (و هست) که برای مسوولان چینی، ملاک و معیار اصلی، بهبود شاخص های اقتصادی، سود ملی و ثروتمندتر شدن کشورشان است و مرفه تر شدن مردم شان.

مثلاً اگر مسوولان چینی می دیدند که تحریم های کشورشان باعث فقر مردم می شود، حتماً با مذاکره و بده بستان، کاری می کردند که تحریم ها لغو شود، نه این که افتخارشان این باشد که توانستند بعد از سال ها، پول خود را از کره جنوبی به قطر منتقل کنند و زیر نظر آمریکا غذا و دارو بخرند و از آن به عنوان دستاورد دیپلماتیک یا گشایش اقتصادی یاد کنند!

یا اگر مجمع تشخیص مصلحتی در چین بود، حتماً به عضویت چین در FATF رأی مثبت می داد تا تبادلات اقتصادی کلان کشور و نیز معاملات تاجران چینی در جای جای جهان، راحت تر صورت بگیرد و چین در کنار کره شمالی و میانمار، تنها کشورهای جهان نباشد که در فهرست سیاه FATF هستند. اگر هم نماینده ای، اراجیفی مانند این می گفت که طبق FATF باید فلان ژنرال مان را تحویل آمریکا دهیم، او را به خاطر این دروغگویی خلاف مصالح ملی، محاکمه می کردند.

آقای مصباحی مقدم به درستی به ظرفیت های ایران از جمله ذخایر ارزشمند زیر زمینی و موقعیت ایران برای ترانزیت غرب-شرق و شمال-جنوب اشاره کرده است ولی نگفته است که این ها به خودی خود برای کشور توسعه نمی آورند بلکه نگاه کلان مدیریتی است که اگر توسعه محور باشد، می تواند از بیابانی مثل دوبی، توسعه بسازد چه رسد به بهشتی مانند ایران!

مثلاً در همین حوزه نفت که مزیت نسبی ایران است، به خاطر سیاست های خارجی پرتنشی که داریم، سال هاست صنایع مرتبط بروز رسانی نشده اند و از همین رهگذر، میلیاردها دلار ضرر یا عدم النفع متوجه مردم ایران می شود.

همین امروز خبر آمد که آرامکوی عربستان و توتال فرانسه قراردادی به مبلغ ۱۱ میلیارد دلار برای "توسعه آینده تاسیسات پتروشیمی در مقیاس جهانی در پالایشگاه ساتروپ در عربستان سعودی" امضا کردند . این قرارداد ساتروپ عربستان سعودی را قادر می‌سازد تا گاز و نفتای تولید داخل و همچنین اتان و بنزین طبیعی عرضه‌ شده توسط آرامکو را به مواد شیمیایی با ارزش تبدیل کند و سعودی ها را از آنچه هستند، ثروتمند نماید. همین تعاملات است که باعث شده است شرکت نفتی آرامکو با پشت سر گذاشتن مایکروسافت و با ارزشی معادل ۲.۱۱ تریلیون دلار، به دومین شرکت کل جهان بعد از اپل تبدیل شود و نیز در فهرست ۵۰ شرکت نوآور جهان در سال جاری میلادی قرار بگیرد ولی رقیب قدیمی اش ، شرکت ملی نفت ایران هنوز درگیر فرسودگی تاسیساتش است و روزگاری برتر از آرامکو بود.

شرکت های نوآور جهان در۲۰۲۳ - آرامکوی عربستان در رتبه ۴۱ و نامی از ایران نیست!

چرا ما نمی توانیم قراردادهای مشابهی ببندیم و با تولیدات با ارزش تر، فرزندان مان را غنی تر کنیم؟ چرا چین توانست؟ چرا مالزی توانست؟ چرا کره جنوبی توانست؟ چرا ترکیه و سنگاپور و امارات توانستند؟ چرا عراق هم اخیراً می تواند ولی ما هنوز گیر این هستیم که چطور تحریم ها را دور بزنیم و نفت مان را بفروشیم و چطور تحریم ها را دور بزنیم و پولش را بگیریم یا اگر هم نشد، به جایش جنس بگیریم؟

یا همین بحث ترانزیت که آقای مصباحی مقدم اشاره درستی به آن کرده است، مگر با نگاه کردن به نقشه جغرافیایی کشور اتفاق می افتد؟ آیا با این وضعیت درآمدی کشور (که متاثر از اوضاع سیاست خارجی ایران است) می توان به فراتر از ضروریات اولیه زندگی پرداخت و زیرساخت های بندری، جاده ای و ریلی ترانزیت را فراهم کرد؟
یا رانندگان خارجی را تصور کنید که قرار است در این مسیرها تردد کنند و ناگهان متوجه می شوند که در این یکی دو هزار کیلومتر ایران، برخلاف قبل و بعد مسیر، نمی توانند از کارت های بانکی بین المللی استفاده کنند یا شبکه های ارتباطی شان فیلتر است و ...!

حال بماند که دنیا منتظر این تکه از کره زمین نمی ماند و نمانده است و در حال جایگزینی مسیرهای دیگری برای ترانزیت است؛ نمونه اش همین ترکیه که منتظر ما نماند و در حال مذاکره با مقامات عراقی است تا ترکیه را از طریق بزرگراه "سیلوپی-بصره" به خایج فارس متصل کند یا چین، ایران را از مسیر جاده تاریخی ابریشم کنار گذاشت.


این ها را چه کسانی باید درست کنند؟ مردم با نخوردن غذا یا مسوولان با اندکی مردم دوستی و دغدغه توسعه و عادی سازی رابطه با دنیا؟!

آقای مصباحی مقدم درباره دلایل ناکامی ها گفته است: "خبرهایی که داریم در رده وزرا که مشخص هستند، تغییرات را در دست می‌گیرد و مشکلی وجود ندارد. در رده معاونین نیز همینطور است. ولی وقتی به رده مدیرکل و مدیران جزء می‌رسیم عدد آنقدر افزایش می‌یابد که یک دولت نمی‌تواند همه اینها را جایگزین کند و تغییر دهد. ضمناً در هر دوره‌ای با هر گرایشی دولت‌ها مهره‌کاری کردند یعنی مهره کاشتند. این مهره‌هایی که کاشته شدند با دولت دیگر درست کار نمی‌کنند و همراه نیستند و در نتیجه کار پیش نمی‌رود."

در این که ضعف مدیریت در همه سطوح بیداد می کند، تردیدی نیست ولی اتفاقاً اگر بخواهد گشایشی حاصل شود، باید در نقاط بالاتر هرم مدیریتی ، تصمیمات عملگرایانه و منطبق بر منافع ملی اتخاذ شود و الا وقتی منافذ را از بالا بسته اند، مدیر میانی اساساً چه می تواند بکند؟

همان دوران کوتاهی که برجام اجرا شد را به یاد بیاورید. وقتی تصمیم درستی در بالای هرم گرفته شد، آثار مثبتش در تمام هرم جاری شد، از مدیران میانی هم گذشت و به سفره مردم رسید و تورم تک رقمی شد. پس می بینید که تصمیمات مهم در بالا، بیشتر از اجرائیات در بدنه اثرگذار تر است.

جالب اینجاست که ایشان تقصیر تورم را نیز متوجه "انتظارات تورمی" همین مردمی می کند و می گوید:

"مردم انتظار تورم بالاتر را دارند. خود این امر عامل افزایش تورم می‌شود. علاوه بر این شرایط سیاسی و مسائل سیاسی تاثیرگذار است. روابط با غرب و برجام و توافقات و تحریم‌ها و غیره تاثیرگذار است. آزادسازی زندانیان آمریکایی یا دوتابعیتی می‌تواند تاثیرگذار باشد. اینها مسائل سیاسی و خارجی و تاثیر روانی بر روی جامعه گذاشته است. این تاثیر روانی منشا اصلی وضعیت فعلی تورم ماست."

باید به ایشان یادآور شد که مردم در خلأ درگیر انتطار نمی شوند بلکه انتطارات آنها، تابعی از عملکردهای مثبت با منفی مسوولان است. اتفاقاً همین چند مثالی که ایشان زده، حکایت از آن دارد که هر اقدامی برای تنش زدایی با جهان و عادی سازی روابط، چقدر می تواند سازنده باشد و هر عملی عکس این، تا چه اندازه تاثیرات مخرب بر زندگی مردم دارد.

اگر مردم انتظار تورم بالاتر را دارند علتش این است که اثری از هوشمندی و کارآمدی در تصمیمات موثر بر تورم نمی بینند و الا خود آزاری ندارند که با انتظارات تورمی بالا، تورم را بالا ببرند و فقیرتر شوند!

و نهایتاً می رسیم به این بخش از سخنان ایشان: "این ناشی از نوعی وعده‌های نپخته است که دلار را کاهش دهیم. من می‌گویم هنر می‌کنید جلوی رشد دلار را بگیرید. الان هنر کردند و جلوی رشد آن را گرفتند. همین دستمریزاد دارد."

قیمت دلار در روزی که آقای رئیسی، رسماً رئیس جمهور شد، ۲۵ هزار تومان بود و اکنون و در کمتر از ۲ سال، ۲ برابر شده و به ۵۰ هزار تومان رسیده است. احتمالاً در ریاضیات آقای مصباحی مقدم، افزایش دو برابری قیمت دلار، یعنی جلوی رشد آن را گرفته اند!

دولت که خودی باشد، سیئاتش هم حسنات است و "دستمریزاد دارد"!

منبع: خرداد

کلیدواژه: گرانی مواد غذایی تورم مذاکرات هسته ای آقای مصباحی مقدم ادبیات توسعه زیر خط فقر دو وعده غذا میلیون نفر فقر مطلق تحریم ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۷۵۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سردار سلامی: عملیات وعده صادق استثنایی ترین تصمیم نظام بود

به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز، سرلشکر حسین سلامی روز چهارشنبه در همایش گرامی‌داشت مقام استاد و مربی که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، گفت: وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود که اراده ملت ایران در اراده رهبر ملت ایران متجلی و متراکم است. رهبری تجلی گاه اراده خداوند و اراده مردم است که در طول اراده خدا است، قدر نظام ولایی دانستن همین است.

بیشتر بخوانید: سردار سلامی: سپاه و بسیج همواره مدافع حقوق کارگران خواهند بود

وی با بیان اینکه با عملیات وعده صادق همه یک شکوه و اقتدار جدید را تجربه کردند، افزود: رژیم صهیونیستی با طوفان الاقصی دچار شکست اطلاعاتی شده بود و با عملیات وعده صادق دچار شکست بازدارندگی شد.

فرمانده کل سپاه در ادامه گفت: در ایامی به سر می‌بریم که خداوند به جبهه اسلام نصرت آشکار و فتح مبین خود را جاری کرد و خداوند به ما این ظرفیت و استعداد را بخشید که ظرف نزول نصرتهای الهی در این شرایط خطیر و حساس و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی باشیم.

سردار اسلامی افزود: همه می دانند که ما یک جهاد بلاوقفه و یک جنگ توقف ناپذیر و پیوسته ای را در طی دهه های اخیر با نظام استکباری و شرکای او در ائتلاف های متنوع داشته‌ایم. دشمن ما ذخایری از راهبردهای متنوعی را علیه ما در اختیار داشت و از این انبار استراتژی ها در اشکال مختلف در سالها و دهه های گذشته علیه انقلاب شکوهمند و نظام مقدس ما استفاده کرد. همه جهات نبرد را گشود و همه راه های غلبه بر نظام را آزمایش کرد تمام این نبردها مقیاس و وسعتی کامل در حداکثر اعمال ممکن قدرت بودند هیچ جا دشمن نه در افق زمان و نه در وسعت مکان و نه در شدت عمل از دشمنی کوتاهی نکرد.

فرمانده کل سپاه پاسداران ادامه داد: دشمن با همه ابزارها به میدان آمد، از جنگ خارجی تا پدیده تحریم سرسختانه و سهمگین اقتصادی تا ترور، نبردهای تکفیری ، جنگ های اطلاعاتی، فتنه های امنیتی ، تهاجمات فرهنگی، جنگ های رسانه ای همه راه ها را آزمود و انقلاب را در مقاطع مختلف با مخاطراتی جدی مواجه کرد.

وی گفت: تاریخ هم سراغ ندارد که کشوری در چهارمین دهه در معرض جنگ های سنتی و مدرن با دشمنی به وسعت نیمی از قدرت اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی جهان درگیر شده باشد و در بعد از این چهارمین دهه در مقتدرتین، مسلط ترین و قوی ترین حالت خود قرار داشته باشد و هیچ چیزی جز جاری شدن سنت های الهی نمی تواند توجیه گر این واقعیت شگفت انگیز باشد.

سردار سلامی تاکید کرد: همه کشورهای دنیا با جنگ ضعیف می شوند اما جمهوری اسلامی ایران با جنگ قوی تر شد. همه کشورهای دنیا با تحریم تخریب می شوند اما جمهوری اسلامی ایران با تحریم ساخته شد. همه کشورهای دنیا با فشار سیاسی منزوی می شوند جمهوری اسلامی ایران با فشار سیاسی میدان نفوذ پیدا کرد. همه کشورهای جهان با اغتشاشات داخلی از هم فرو می پاشند اما نظام ما با اغتشاشات ثبات داخلی خود را مستحکم تر کرد. هرچه که دشمن عمل کرد برخلاف آن اثبات شد.

فرمانده کل سپاه با بیان این که ما و بخصوص سپاه در میدان جهاد رشد می‌کند گفت: مادامی که دشمن در لانه باشد و ما در خانه، نه او شکست می‌خورد و نه ما پیروز می‌شویم. تا وقتی که ما یکدیگر را ملاقات نکنیم نمی‌توانیم دشمن را فرسوده و خسته و افسرده و ناتوان کنیم.

وی با تاکید بر این که ما در یک جنگ تمام عیار به سر می‌بریم افزود: عقربه‌های این جنگ مثل عقربه‌های ساعت در هر مقطع در یک مساله ما را با دشمن درگیر می‌کند. یکروز جنگ اقتصادی محور شرارت‌های دشمن می شود، یکروز نبردهای تکفیری اوج می‌گیرد، یک روز فتنه داخلی مشتعل می‌شود که همه اینها ظهور اجزا و ارکان متنوع انبان و ذخایر راهبردهایی است که دشمن اندوخته است و حسب تجربه و براساس قدرت و دانش، ما هم در مقابل چنین دشمنی با تجربه و با دانش و ابزار و تعریف روش‌ها در میدان حاضر باشیم.

سردار سلامی ادامه داد: راز موفقیت‌های سپاه در گسترش قدرت، در ابتکارات راهبردی در نوآوری‌ها و خلاقیت‌های میدانی همین است که در سه سطح جنگ، سپاه درگیر است. همه در سطح راهبرد، هم عملیات و هم تاکتیک.

فرمانده کل سپاه گفت: ما محکوم به این هستیم که آگاهانه با بینش عمیق ، دانش قوی، ابزار پیشرفته ، روش های نو، دانش های جدید از انقلاب اسلامی حراست کنیم. حراست از انقلاب اسلامی همه ابعاد زندگی ما را در بر می‌گیرد چرا که تمام ابعاد زندگی ما را دشمن به جنگ تبدیل کرده است. از دانش ، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امنیت، معیشت همه آنها را به میدان جنگ تبدیل کرده است بنابراین آموزش ها در سپاه باید با این تنوع گسترده موضوعات رشد کند. سپاه باید در بعد ساختن کشور زیرساختها را با مدرن ترین ابزارها و پیچیده ترین فنون و تکنیک ها و با نوین ترین دانش ها کشور را بسازد.

وی با بیان این که ما دائم در حال مقایسه شدن هستیم افزود: ما را همیشه مقایسه می‌کنند آیا ما پیشرفت کرده‌ایم یا عقب مانده‌ایم؟ افتخار امروز انقلاب این است که به برکت هنرنمایی نایب امام زمان (ع) ما هم به دشمنانمان حمله کردیم و دست های ما به اندازه باز بوده است. ولی امر ما دست‌های دشمن را بسته است و هم کشور را ساخته است و هم قدرت دفاع از انقلاب و کشور را نوسازی کرده است. با این همه بحران پیچیده و درهم تنیده در وسط یک میدان سخت ایستاده با حکمت و منطق وحی و آگاهی عمیق از سنت‌های الهی و نهراسیدن از شکوه ظاهری دشمن و نفوذ بر قلب مومنان و هدایت صحیح در لحظه‌های سخت و بخشیدن آرامش در میان امواج التهاب یک جامعه سرافراز و سربلند و پرآوازه به نام ایران اسلامی ساخته است.

سردار سلامی ادامه داد: ده‌ها مجاهدت، پذیرش سختی‌ها و ملامت‌ها، ملامت‌هایی که از تیرها و کمان‌ها از میان زبان‌های ناآگاه و از بغض متراکم دشمن همواره نقطه مرکزی هدایت نظام را نشانه گرفته تا این قائمه پایدار و این استوانه استوار و این رکن وثیق غلبه اسلام را تضعیف کنند. این که خداوند در چند دهه در تمام میدان‌های کثیر سخاوتمندانه نصرت خویش را بر قلب مومنان و ولی امر ما جاری کرده است و به قلوب استحکام بخشیده است.در ماجرای وعده صادق کامل دیدید که هیچ ایرانی از این که دشمن چه واکنشی نشان دهد نترسید. هیچ کس از دشمن نترسید با این که همه فکر می‌کردند این دشمن عکس العمل نشان می دهد.

فرمانده کل سپاه با تاکید بر این که هر ملتی پژواک و بازتاب شخصیت رهبر خود است گفت: خصوصیات رهبری و امامت این است که شخصیت و هویت و خصوصیات او درپیکره جامعه تکثیر و جاری می شود که این فرصت الهی است. در این ماجرا این استثنایی ترین تصمیم یک نظام بود. ممکن نیست هیچ رهبری و نظامی در نقطه‌ای از عالم چنین تصمیمی را بگیرد. تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه دارد. وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتی ساز این ماجرا بود. بخش مهم قدرت ما تجلی این اراده بود.

وی افزود: ما که اجرا کننده هستیم کار سختی انجام نمی دهیم او که تصمیم می گیرد و مسوولیت این عمل را بر عهده می‌گیرد و در میان فشرده ترین صف آرایی جهانی در قلب این صف آرایی فرود می رود و دشمن را از میانه می گسلد او منبع اصلی قدرت ما است.

سردار سلامی ادامه داد: این عملیات از این طرف روی یک نقطه انجام شد با همان تعبیر همان هندسی نقطه روی صفحه کاغذ، اما از آن طرف یک جهان پاسخ داد. جغرافیای آن طرف یونان، مدیترانه، دریای سرخ، حجاز، عراق، اردن، فلسطین، ترکیه این جغرافیایی جنگی بود که دشمن به کار برد. این طرف یک عمل محدود کسر فوق العاده از یک قدرت عظیم کسر بسیار کوچکی از یک قدرت بزرگ اما آن طرف همه ظرفیت‌های یک جنگ بزرگ همزمان بدون غافلگیری بکار گرفته شد.

فرمانده کل سپاه اضافه کرد: تقریبا ۹۰ درصد غافلگیری ما گرفته شده بود و دشمن شاید لحظه دقیق و هدف دقیق را نمی داند. اما این جغرافیای صهیون آنقدر کوچک است که همه نقاط به هم مرتبط هستند اما فرانسه، اردن، انگلیس، آمریکا و اسراییل و دیگران در شعاعی وسیع تر همه با تمام قدرت بودند و همه عمل کردند و در مقابل یک عمل کوچک یک جنگ بزرگ را انجام دادند که البته فقط یکبار می توانستند این عمل را انجام دهند. اگر موج دوم حملات سر می گرفت کارایی این سیستم یکپارچه دفاعی حداقل ۵۰ درصد کاهش پیدا می کرد و در موج سوم ۵۰ درصد موج دوم و به همین نسبت.

وی گفت: این که این تصمیم گرفته شود که با وجود اعلام بزرگترین قدرت تاریخ بشر که ما در کنار اسراییل با اراده آهنین ایستاده ایم. در این نقطه کوچک پرتراکم پدافندی همه آمدند و همه می گویند واکنش نشان می دهیم با این فرض با چنین دشمنی مستقیم و رسمی با پذیرش مسوولیت صدها فروند موشک و پهپاد پرواز می کنند، چه اتفاقی صورت گرفته است، جنگ به سرزمین صهیونیست‌ها کشیده شده است و همه می بینند و برای اولین بار پس از دهه ها یک قدرت جنگ را در سرزمین و فضای صهیونیست‌ها کشیده است. هشت ساعت دلهره آشفتگی، ترس، اضطراب این اراده شلیک قدرت بی نظیری است و همه می دانند این قابل تکرار است و این معادله ما است.

سردار سلامی افزود: این عملیات همه جهان را آرام کرد حتی دشمنان ما آرام شدند. این کسانی هم که در شمال و غرب و جاهای دیگر ژست اقتدار می‌گرفتند همه خاموش شدند.

وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی اصلا جنگ را در سرزمین خود نمی پذیرد. در دکترین دفاعی اسراییل جنگ در خارج از مرزها است. برای صهیونیست ها بازدارندگی به مفهوم عدم وجود اراده شلیک است نه اصابت. هیچ کس نباید اراده شلیک داشته باشد که همه اینها شکسته شد. جنگ پیش دستانه باطل شد. ما رسما اعلام کردیم که می زنیم و همه می دانستند. این عظمت است که رسما اعلام می کند می زنیم. سیلی می زنیم. می زند و نمی ترسد و به خدا توکل می کند. آخرین عبارتی که رهبری به ما فرمودند این بود که بر خداوند توکل کنید. توکل توام با تدبیر و حکمت و اراده و قدرت.

فرمانده کل سپاه گفت: باید سپاه را در حد و اندازه‌های این عملیات ها دید. البته این عملیات کوچک بود. سپاه را باید قوی کنید که البته قوی است اما قدرت مانند موجود زنده دائما باید در رشد و کمال و نوسازی باشد. اگر در رشد و قدرت متوقف شویم از دشمن عقب می مانیم. در دیدار با رهبر معظم انقلاب ایشان فرمودند که سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1229164 برچسب‌ها حسین سلامی

دیگر خبرها

  • آینده‌سازان والیبال حریفان جهانی خود را شناختند
  • حمایت دانشجویان آمریکایی از مردم غزه از اثرات عملیات «وعده صادق» بود
  • فرمانده کل سپاه: «وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود
  • سردار سلامی: عملیات وعده صادق استثنایی ترین تصمیم نظام بود
  • «وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود
  • علاقه‌مند به توسعه روابط با ایران در تمامی حوزه‌ها هستیم
  • اتمام حجت دادستان کرمان با شایعه‌سازان در فضای مجازی
  • وقتی مصاف حق و باطل ملاک تنفر و محبوبیت در جهان می‌شود
  • عملیات وعده صادق شمشیر زهرآگین بر قلب دشمن نشست
  • مرزهای جغرافیایی صادرات فرش باید توسعه پیدا کند